خبر
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

*خبر*

پرینت گرفتن:

دوستان عزیز برای چاپ مطالب این وبلاگ می توانید روی شکل سمت چپی که کنار هر مطلب است یا می توانید

عکس پرینتر که در کادر سمت راست می باشد کلیک کنید.

هم چنین برای نظر دادن برای هر مطلب می توانید روی نظرات که در آخر هر مطلب است کلیک نمایید.

تذکر:

بازدیدکنندگان محترم این وبلاگ اولین وبلاگ تلاشی برای پیروزی می باشد و هیچ    وبلاگی به نام شعبه ی 2 یا 3 یا تلاشی برای پیروزی1 یا 2 و هر چیز دیگری     تقلبی می باشد.

مدیریت تلاشی برای پیروزی   Davood.Salemi



ماه
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

**ماه**

ماه تنها قمر طبیعی سیارهٔ

زمین و پنجمین قمر طبیعی بزرگ در منظومه خورشیدی در میان ۱۷۳ ماه موجود در این منظومه است. قطر کره ماه یک‌چهارم کره زمین است و هیچ سیاره دیگری در منظومه خورشیدی، نسبت به اندازهٔ خود ماهی به این بزرگی ندارد.

 

انسان‌ها از قدیم از کره ماه و چرخش منظم آن برای گاهشماری، به‌ویژه در کشاورزی، بهره می‌گرفتند، مسافران و دریانوردان نیز از نور و حضور ماه برای جهت‌یابی و ناوبری استفاده می‌کردند؛ ماه هم‌چنین در اسطوره‌های اقوام حضور زیادی دارد و در برخی فرهنگ‌ها حتی آن را به عنوان یک ایزد پرستش می‌کرده‌اند. گرانش (جاذبه) ماه باعث به‌وجود آمدن جزر و مد آب‌های کره زمین می‌شود و گرانش کره ماه هم‌چنین باعث باثبات ماندن محور گردش زمین به‌دور خود می‌شود که در صورت عدم وجود ماه،

انحراف محوری زمین مرتبا تغییر می‌کرد و این امر باعث آشفته شدن آب و هوا و فصل‌ها در زمین می‌شد.

 

نیم‌کره‌ای از ماه به طور دائمی رو به زمین قرار دارد که سمت پیدای ماه نامیده می‌شود. نیمه پنهان ماه را سمت پنهان ماه می‌نامند. هر روز قمری به اندازه ۱۷.۳ روز زمینی طول می‌کشد. ماه هر سال ۲ سانتیمتر از زمین دور می‌شود.

 



خورشید
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

**خورشید**

خورشید (نام‌های ادبی یا قدیمی: خور، هور، مهر، روز) یکی از ستارگان کهکشان راه شیری و تنها ستارهٔ سامانهٔ خورشیدی است و در مرکز آن جای دارد. می‌توان گفت خورشید یک کُرهٔ کامل است که از پلاسمای داغ ساخته شده‌است و در میانهٔ آن میدان مغناطیسی برقرار است. این ستاره که قطری نزدیک به ۱٬۳۹۲٬۰۰۰ کیلومتر دارد سرچشمهٔ صلی نور، گرما و زندگی بر روی

زمین است. قطر خورشید نزدیک به ۱۰۹ برابر قطر زمین و جرم آن ۳۳۰ هزار برابر جرم زمین برابر با ۲‎×۱۰۳۰ کیلوگرم است به این ترتیب ۹۹٫۸۶٪ جرم کل سامانهٔ خورشیدی از آن خورشید است.

 

انفجار نهایی یک ستارهٔ سنگین را ابرنواختر می‌نامند ولی خورشید ما هیچ‌گاه انفجاری این‌چنین را تجربه نخواهد کرد چرا که کمترین جرم مورد نیاز برای رخداد یک ابرنواختر، هشت برابر جرم خورشید ما است. از نظر شیمیایی سه-چهارم جرم خورشید را هیدروژن و باقی ماندهٔ آن را بیشتر هلیم می‌سازد. پس از هیدروژن و هلیم، عنصرهای سنگین از سازندگان دیگر خورشید اند که عبارتند از: اکسیژن، کربن، نئون و آهن و... این عنصرها، سازندهٔ ۱٫۶۹٪ از جرم خورشید اند که خود این مقدار ۵٬۶۲۸ برابر جرم زمین است.



اسب
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

**اسب**

واژه اسب (Aspa)(آفریده نیک) که در اوستا آمده‌است، خود یک واژه، از دوره پیش از تاریخ و به احتمال زیاد مادی(پارتی، اوستایی)است، و در پارسی باستان (asa)بوده و در سانسکریت(acva) آمده‌است. و بسیاری از نامهای اساطیری در متون کهن از این واژه گرفته شده‌است، به مانند: «اسپریس» به معنی میدان اسب دوانی و «

اسپست» به منای یونجه که با تلفظی متفاوت به برخی زبانهای دیگر منتقل شده‌است.

 

نام اسب همواره با واژه‌هایی مانند چابکی همراه بوده‌است. پیشینیان برای اسب‌های خود احترام بسیاری قائل بودند به گونه‌ای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت می‌دانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین می‌شد.همچنین اسب را جانوری نجیب نیز می‌شناسند. ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است.

 

نام اسب‌های گوناگون در زبان فارسی

  • اَبرَش: اسبی که در پوستش لکه‌هایی به غیر از رنگ اصلی‌اش وجود داشته باشد.
  • باره یا بارگی: به معنی مطلق اسب گفته می‌شود و ربطی به باربری ندارد.
  • بالاد و بالاده: اسب تندرو یا اسب یدکی.
  • بوز: اسب نیله (کبودرنگ).
  • توسن: اسب سرکش.
  • جُرده: اسب اخته.
  • چرمه: کلا به معنی اسب، یا اسب سپید یا اسبی که دست و پایش سپید باشد.
  • خنگ: اسب سپید.
  • سمند: اسب زرد.
  • شولک: اسب تیزرفتار
  • نَوَند: اسب تندرو.
  • یَکران: اسب نژاده و نجیب.


جغد
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

**جغد**

جُغد (بوف، بوم) نام پرنده‌ای شکاری است که دارای قدرت شنوایی و بینایی بسیار بالاییست. جغد از راسته بوف‌سانان است، در ویرانه‌ها زندگی می‌کند و به بدشگونی معروف است. جغدها در همه قاره‌ها به استثناء جنوبگان مشاهده شده‌اند.

جغد پرنده سودمندی است زیرا خوراکش انواع موش است و در شکاف‌های تنه درختان و آشیانه‌های متروک زاغان لانه می‌گذارد. جغدها معمولاً شب‌رو و پگاه‌رو هستند یعنی هنگام پگاه و شفق از لانه بیرون آمده و شکار می‌کنند.

کوچکترین جغد، جغد کوتوله آمریکای شمالی می‌باشد طول آن فقط ۱۵ سانتیمتر یعنی به بزرگی یک گنجشک است. تخم جغد همیشه به فاصله چند روز می‌شکند و نوزاد به دنیا می‌آید.

نقش و رنگ‌ پرهای جغدها حالت استتاری دارند تا به هنگام استراحت روزانه‌شان از مزاحمت‌ها بکاهند.

جغدی به نام اشوزوشت در اسطوره‌های ایرانی نقش زیادی در یاری نیروی خوبی دارد.

 




عقاب
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

**عقاب**

عقاب یکی از بزرگ‌ترین و نیرومندترین پرندگان جهان است. عقابها منظری مغرور و ترسناک و قدرت شکارگری بسیار دارند. برخی از عقابها حین پرواز شکار خود را صید می‌کنند. عقاب طلائی را گاه سلطان پرندگان گفته‌اند. عقابها سخت از خطر، مخصوصاً انسان گریزان هستند وبندرت به آدمی حمله می‌کنند. عقاب توانائی بلند کردن یک آدم کوچک اندام را دارد.


عقاب نر

مشخصات

عقاب معمولاً از ۷۶ تا ۸۹ سانتی متر از نوک منقار تا انتهای دم طول، و از ۳ تا ۶ کیلوگرمجرم و بال‌هایش حدود دو متر بلندی دارد.

سر عقاب بزرگ و پوشیده از پر است. چشمانی درشت دارد که هریک از آن‌ها در یک طرف سرش قرار دارد. از قدرت بینائی فراوان بهره‌مند می‌باشد. عقاب‌ها می‌توانند از فراز آسمانها شکار خود را ببینند واز نقاط بلند همچون صاعقه بر سر شکار نگون بخت فرود آیند. منقار نیرومند وتندی دارند. منقار عقاب طلائی به پنج سانتی متر می‌رسد. برخی از عقابها منقاری بزرگ‌تر دارند.



مرغ نوروزی
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

مرغ نوروزی

مرغ نوروزی یا یاعو، پرنده‌ای‌ست از خانواده کاکاییان (laridae) که گونه‌های مختلفی دارد.

مرغ نوروزی کوچک

مرغ نوروزی کوچک که نام علمی اش Larus minutus است، در اروپای شمالی و آسیا زندگی می‌کند.دسته‌های کوچکی از این پرنده نیز در بخش هایی از شمال کانادا وجود دارند. این پرنده مهاجر است، در زمستان به سواحل اروپای غربی، مدیترانه و -تعداد کمی- به شمال شرقی آمریکاکوچ می‌کنند. مرغ نوروزی کوچک، کوچک‌ترین گونه خانواده خود است. طول این پرنده بین ۲۵ تا۲۷ سانتی متر و طول بال‌های آن ۷۵ تا ۸۰ سانتی متر و وزنش حدود ۶۸ تا ۱۳۳ گرم است. رنگ پرهای این پرنده خاکستری کم رنگ است. نوک آن باریک و سیاه وپاهایش قرمز تیره است. مرغ نوروزی کوچک پس از سه سال بالغ می‌شود.

این پرندگان غذای شان را از سطح آب-معمولاً با شیرجه زدن- پیدا می‌کنند و می‌خورند، حشرات کوچک را نیز در هوا شکار می‌کنند.

 




مرغ و خروس
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

*مرغ و خروس*

 

ماکیان یا مُرغ خانگی ‏ (Gallus gallus, Gallus gallus domesticus) یکی از ماکیان‌سانان است. مرغ خانگی نر خروس نامیده می‌شود.

ماکیان پرنده‌ای است از خانوادهٔ قرقاولان (Phasianidae)یا سیخک داران، زیرردهٔ نومرغان، از راستهٔ ماکیان‌سانان ‎(Galliformes)‏.

 

یافته‌های اخیر نشان می‌دهد که اهلی کردن مرغ خانگی، بیش از ۱۰٬۰۰۰ سال پیش در ویتنام صورت گرفته‌است. تا پیش از این باور عمومی بر این بود که این کار در هند انجام شده‌است. سپس مرغ اهلی راه خود را از هند به سوی ایران پیدا کرد. پس از آن از قلمرو لیدیه که توسط ایرانیان فتح شده بود، در قرن پنجم پیش از میلاد به یونان راه یافت. مرغ از دوران سلسله هجدهم فراعنه در مصر شناخته شده بوده است؛ طبق گزارش سالانهٔ توتموس سوم، پرنده‌ای که هر روز تخم می‌گذارد، بعنوان خراج از سرزمین مابین صحرای سینا و سوریه، یعنی بابل، به مصر آورده شده‌است. اما در عهد عتیق هیچ نشانه‌ای از مرغ دیده نمی‌شود.

تحقیقات ژنتیک حاکی از آن است که نیای مرغ خانگی، خروس جنگلی قرمز و خاکستری(G.sonnerati) است. گرچه نسلی دورگه‌ای که حاصل این دو نژاد باشد در اکثر مواقع نازا و عقیم می‌باشد، اما ژن عامل پوست زرد در مرغ در خروس جنگلی قرمز(نزدیکترین خویشاوند مرغ) نبوده و به احتمال بسیار زیاد این ژن از گونهٔ خاکستری به میراث گرفته شده‌است.



بوقلمون
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

*بوقلمون*

 

بوقَلَمون (در فارسی دری افغانستان: فیل‌مُرغ) گونهٔ بزرگی از پرندگان است که از سردهٔ (جنس) ملیگریس (Meleagris) و بومی آمریکای شمالی می‌باشد. بوقلمون‌ها در راسته ماکیان‌سانان (Galliformes) قرار دارند.

بوقلمون‌ها با یک ریش گوشتی که از زیر نوک آویزان است و با یک برآمده‌گی گوشتی که از بالای نوک آویزان است و اسنود (snood) نامیده می‌شود، متمایز می‌گردنند. با طول بالی از ۱٫۵ تا ۱٫۸ متر، بوقلمون‌ها بزرگ‌ترین پرندگان جنگل‌های محل زندگی خود هستند. همچون بسیاری از دیگر گونه‌های راستهٔ ماکیان‌سانان، بوقلمون نر بزرگ‌تر و رنگارنگ‌تر از بوقلمون ماده است.

نامیدن

Male north american turkey supersaturated.jpg

هنگامی که این پرنده مضطرب یا هیجان زده می‌شود پوست برهنه در ناحیه گلو و سر می توانند از خاکستری به رنگهای قرمز، سفید و آبی تغییر رنگ دهند. به همین علت در زبان فارسی به آن بوقلمون می گویند.(بوقلمون نوعی از پارچه دیبا است که با تغییر جهت تابش نور به آن از رنگی به رنگی دیگر در می آید).